هیس...بگذارید صدا بیاید!!!

هوالمحبوب
ایامی این چنین را تنها آنها که با زندگانی انبیاء و اولیاء آشنایی دارند میتوانند طی کنند…
و کسی مثل من،اینجا دارد جان میکند و به خیالش روزهای آخر عمرش را میگذراند.من نمیدانم ما چگونه زنده ایم دراین دنیای دهشتناک که بس بی مروت است و متهوع.
اولیاء در دل این حوادث و بروز سبُعیت و درّندگیِ انسانهای این روزگار، تجلیات خفیه وظاهریه اسماء الهی میبینند و سنن آسمانی را پیگیرند و ما بیچارگان باید با هزار #تحلیل_دروغ_بنیاد سرگرم اباطیلی از جنس وهم باشیم.
بنده هم حداقل دو سال تمام با شعرهای فروغ و شاملو زندگی کرده ام.حتی برای خودم دفتری از شعرهایشان تهیه کرده بودم.در طول همه مدتی که با نوشته های روشنفکران مانوس بودم با خود میگفتم اگر اینگونه بوده و مردمان زندگی را اینقدر تاریک میدیدند پس چگونه انقلاب کردند؟اصلا مگر میشود در این زندگی لجن بار امیدی به آینده داشت؟وانگهی این سوال مرا تا به کجاها که نکشانید تا با خواندن آثار سید شهیدان اهل قلم جوابش را گرفتم. و همین باعث شد که آن دفتر سر به نیست شود.
شبه روشنفکران همیشه از درد کم بینی رنج میبردند.کم میبینند و بیشتر حرف میزنند.ظاهرا این یک قاعده است بینشان،که هرچه کوته نظر تر،روشن فکر تر…این دردی است که غیر اولیای الهی همه کم و بیش به نسبتِ قطعیِ ارتباط با اولیاء، به آن دچاریم.
تنها اولیای الهی اند که میتوانند خوب ببینند.چرا که تنها آنان اند که به بصیر مطلق،علیم مطلق و خبیر مطلق متصل اند علی الدوام.
به نظر حقیر امروز بیش از فریاد به دیدن نیاز است.و دیدن کار اولیای الهی است.تکلیف غیر اولیای الهی حتی دیدن هم نیست وحداقل فعلا این امر برای ما و آنها تکلیف بما لایطاق است.اما گوش به فرمان ولی خدا سپردن کار ماست.
پس گوش میسپاریم…
هیس،بگذارید صدا بیاید…

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.