حاشیه ای بر مستند انقلاب جنسی۲

هوالمحبوب
بسیار شده که در جریانهای امروزین، ما نه سر پیاز بوده ایم و نه ته آن.یک دعوایی صورت گرفته و ما را بدون آنکه بخواهیم در آن انداخته اند.
مسئله را هرچه کوچک کنیم جواب نیز به همان اندازه کوچک خواهد شد.مسئله زن در اسلام به یقین مسئله عمیق و پر حاشیه ای است و در پرسش ها و جواب های حزب اللهی ها و روشنفکران و امثالهم از دغدغه مندان این عرصه خلاصه نمیشود.
ما اینقدر به، به زیر کشاندن مسائل عادت کرده ایم که در چنین مسائل عظیمی نیز نابخود دچار همین خطا میشویم.
زن از ابتدای خلقت، راز بوده…و همین رازگونگی باعث ایجاد واکنش های متفاوت از انسانها در مقابل این خلقت شگفت گردیده است.
آنچه به مثابه عمده مسئله زنان تحت عنوان حجاب و پوشیدگی زن مطرح است نیز یکی از همان مجراهایی است که منشأ بروز انحرافات مضری برای جامعه زنان گشته است.
حجاب و پوشیدگی زن در اسلام هرگز به معنای پرده پوشی نبوده و آیات و روایات، هم در مورد رابطه مرد با زن و هم در مورد پوشش هر دو گویا بیانگر مسئله ای بالاتر از آن چیزی است که ما در پی آنیم و صد افسوس که ضرورتی برای عمیق شدن در دین از سوی ما دیده نمیشود.
اگر از قول ویل دورانت هم بگذریم که پوشش زن بعد از آمدن اسلام به ایران،به جهت فرهنگ پرده پوشی زنان در ایران باستان، بسیار شدیدتر شد،باز میبینیم این فرهنگ با رفتار حقارت آمیز مغرب زمین نسبت به زنان هرگز قابل مقایسه نیست.حتی پرده پوشی زنان در ایران قبل از اسلام با بعد از آن دو خاستگاه متفاوت دارد،چنانچه بعد از آن دیگر ردی از حقارت در مقیاس کلی و گفتمانی دیده نمیشود.
در ایران،همیشه زنان در مجموع محترم بوده اند،حال چه این احترام خواستگاه ترحم آمیز داشته و یا غیر آن_که نقص در همین جا آشکار میشود_لکن آنچه در عمل شاهد آن بوده ایم این بوده که کسی که به زن ظلم میکرده را انسانی زبون و میان تهی میدانستند.و این هرگاه فرهنگ ایرانیان به اسلام نزدیکتر میشده، بیشتر جلوه میکرده است…
اما در غرب مطلقا چنین چیزی نبوده است.انحراف دین تا بدانجا بود که فریاد حقارت زنان بیش از همه از دهان کلیسا بلند بود تا دیگران…
مردان کلیسا با تکیه بر قدرتی مردانه آنچنان تازیانه ی حقارت را به گرده ی زنان مینواختند که گویی با حیوان طرف اند.نه گویی با زنان طرف باشند نه…آنان زن را به واقع حیوان تصور میکردند.
خیلی جالب است که تا همین پانصد سال پیش برای جلوگیری از حرافی زنان از پوزه بند استفاده میکردند که در این مستند نیز این جریان نمایش داده شد.
اما در ایران در برهه هایی از تاریخ آنجا که ظهور تمدن اسلام بیش از پیش نمایان بوده زن کمترین حقارت را متحمل میشده است.
گرچه منکر آن نمیشوبم که حقیقت زن چه در غرب در همه دوره های باستان ،وسطا و مدرن_به قول خودشان_ و چه در شرق،اکنون یا دیروز، در غبار نافهمی بوده و هست.
با این وجود اینک انقلاب جنسی در غرب و ظهور جنبش هایی مثل فمن و فمنیسم و امثال آنها همه واکنشی است به آن تحقیر افراطی در زمان قرون وسطا.
اما در شرق چه؟وقتی کنشی این چنین نبوده چرا باید آن واکنش نیز از سوی زنان ما صورت گیرد؟
آن هم واکنشی که حقیقت زن را غبار آلود تر و زنان را از چاله وارد چاه میکند!
سخن گفتن در این مورد، برای ما که اهل مطالعه نیستیم و اگر هم هستیم نمیتوانیم بین آنچه که در سرزمینی دیگر رخ داده با آنچه که در اینجا گذشته،فرق بگذاریم، ساده نیست.
به راستی انسانیت زن آیا تفاوتی با انسانیت مرد دارد؟
پرسش ها در طول زمان مطرح میگردد و پاسخ ها یکی پس از دیگری در برهه ای از تاریخ به فرهنگی تبدیل میگردد، لیکن همه این پاسخ ها،نقابی است بر چهره رازگونگی زن…
زن راز است و راز را اگر بگشایی دیگر راز نخواهد بود.
با راز باید رازگونه و نازگونه برخورد کرد.
راز،ناز دارد وحقیقت خود را الا به واسطه ظهوراتش نمایان نمیکند.
همانطور که نور بی رنگ در عین بی رنگی، جامع هفت رنگ در درون خود است _ و نه مجموع_ ، حقیقت زن نیز حقیقتی اینچنین است که در عین بی رنگی ظهورات فراوان دارد.و اگر این ظهورات را هریک جداگانه و یا به صورت مجموع_ و نه جامع_ به منزله تفسیر زن بینگاریم، او را از هویت حقیقی خویش دور کرده ایم.
به راستی چگونه نور بی رنگ بعد از عبور از منشور به هفت رنگ مجزا در می آید؟
اینکه زنان امروز به سهولت خود را به معرض نمایش میگذارند نشان از بحران هویتی عمیق میدهد.
زن در هیچ دوره ای از تاریخ اینگونه رنج بی هویتی را به جان نخریده بود.
و اکنون این برخاستگی باید از خود جامعه زنان ایجاد شود.بی هویتی زن به راستی به بی هویتی خانواده و اجتماع می انجامد.اگرچه زن راز است ولی انحراف در تفسیر زن در تاریخ همیشه باعث ضایعات جبران ناپذیری در دل تمدن ها بوده است که آن تمدن را از درون تهی کرده است.
اگر تمدنی میخواهد شکل گیرد شاید یکی از بزرگترین مسئله هایش ،مسئله زن و هویتی است که برای زن قائل خواهد بود.
اینک اگر ما داعیه تمدن اسلامی داریم باید به رویکردی و امکانی و عالمی بیندیشیم که زن در آن بروز رازگونگی خویش باشد بدون آنکه از درجه حقیقی خویش نازل گردد.

امید است که این مستند در ادامه راهی که پیش روی خود دارد این مهم را به فراموشی نسپارد.

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.